نتایج جستجوی عبارت «حاج علی دهقانپور 5/1/1307 امیرآباد قطرویه فتح خرمشهر جفیر 3/12/1362» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید حاج علی دهقانپور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید حاج علی دهقانپور »
5 /1/ 1307 آنگاه که از راه رسید، رایحه وجود او عطر دل‌انگیز بهار را در روستای امیرآباد سیرجان پراکند. آغوش گرم پدر و دامن پرمهر مادر پذیرای این میهمان نورسیده شد. به عشق مولای متقیان اورا «علی» نامیدن و در تربیت وی براساس آداب و سنن اسلامی از هیچ کوششی دریغ نورزیدند. علی دوران کودکی را در کنار خانواده و در محیطی ساده و بی‌ریا سپری کرد. برای فراگیری علوم روز راهی دبستان شد و تا کلاس...
بمباران در جفیر
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات خيبر »
آقای سعید محمد‌زاده از رزمندگان حاضر در این عملیات می‌گوید‌:(5-MOHAMMADZADE-12) قبل از اینکه به مرحله عملیاتی جفیر وارد شویم‌، چند ماهی را در پایگاه پنجم شکاری امیدیه‌، مستقر بودیم‌. بچه‌ها در این مدت آموزشهای خوبی دیده و توان لازم را کسب کرده بودند. خصوصا" اینکه از لحاظ معنوی به خودشان رسیده بودند و توان روحی و معنوی بسیار بالایی داشتند. امّا پس از آنکه از امیدیه به منطقه جفیر عازم شدیم متأسفانه گردان توسط هواپیماهای عراقی بمباران شد‌‌. بعد...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید محمود دهقانپور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید محمود دهقانپور »
کجایند شورآفرینان عشق علمدار، مردان میدان عشق 10/1/1341 آنگاه که شبنم نقره فام بر روی گلبرگ شقایق‌ها چون مروارید می‌درخشید و قناریها بر روی شاخه‌های نرگس آواز شادمانی سرداده بودند، در کوچه پس کوچه‌های نی‌ریز غزل زندگی را سرود. نام زیبای «محمود» زیبنده وجود ماهش شد و دنیای کودکی را آغاز کرد. در دامن پاک مادر درس دینداری را فراگرفت و مردانگی و سخاوت را از پدر آموخت. برای فراگیری علوم روز راهی دبستان فرهنگ اسلامی نی‌ریز شد و...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید غلامرضا علیزاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامرضا عليزاده »
یاد کمیلیان به خیر، یاد سبکباران عاشق به خیر، یاد آنها که چون پروانه در پای شمع عشق سوختند و خاکستر شدند. یاد آنها که سینه‌شان مخزن اسرار بود و هزاران حرف ناگفته داشت. یاد غلامرضا که 10/1/1345 گُل وجودش در روستای خواجه‌جمالی نی‌ریز، ‌میان خانواده‌ای متدین شکفت و رایحه دل‌انگیز‌اش با عطر گلهای بهاری در هم آمیخت. آنگاه که کودکی را پشت سر نهاد، کیف و کتاب را به دست گرفته و راهی مدرسه شد. دوره ابتدایی...
به یاد شهدای بمباران جفیر
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
خزان شد غنچه های باغ اسلام به دست دشمنان گشتند گلچین رخ گلچین زخون گردیده گلگون چرا گلچین ما عزم سفرکرد خدایا پور زین العابدین کو فداشد در ره اسلام و قرآن خلیل شاهمرادی رفت از دست ز خون بسته حنا بر دست وپایش بگو با مادرش داماد گشته اگرباخاک وخون جسمش عجین شد نمیدانیم دهقانپور کجا شد چه شد آن پیر مرد پاک گوهر به مانند حبیب بن مظاهر همی دانم که از کین کشته گردید عزیزان...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید حسن عباسی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد حسن عباسي »
آنگاه که اولین شراره‌های انقلاب اسلامی در ام‌القرای اسلامی ایران،‌ شهرستان قم، رخ می‌نمود؛ غنچه وجود حسن هم ـ سال 1342ـ میان خانواده‌ای مذهبی و متدین در روستای قطرویه از توابع بخش پشتکوهِ نی‌ریز شکفت. با چشمهایی که از می ناب ازلی مخمور بود، همه را در بند خود کرد و شکوفه‌های شادی را بر لبهای پدر و مادر نشاند. با جست و خیزهای کودکان و بازی‌های پر از شادی، دوران کودکی را به سر آورد. سپس عازم...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید کریم پور زین العابدین
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد کريم پور زين العابدين »
با دلی عاشق و دو بال هجرت و شهادت، قلّه‌های انسانیت را پیمود و بر بام آسمانها و عرش الهی پا نهاد. او که در خانه‌ای پر از محبت اهل‌بیت(ع) و مملو از نور ایمان الهی بود در تاریخ 1/6/ 1343در شهر نی‌ریز، چشم‌های زیبای خود را به جهان هستی گشود. نام اورا به نام مقدس حضرت حق، کریم نامیدند. مادر با اشکهایی که برای مظلومیت حسین(ع) می‌ریخت،‌ چهره زیبای کریم را شست و شو می‌داد و با...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید محمد باذل
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد محمد باذل »
از نسل نینواییان بود و شهادت را حلقه وصل با معشوق می‌دانست. تربت پاک کربلا را مهر نماز خود قرار داده بود و آرزو داشت روزی در کنار سفره سالار شهیدان بنشیند و محضر اصحاب وفادار او را درک کند. سال ۱۳۲۰ در روستای مشکان از توابع نی ریز، دیده به جهان گشود. خانواده مذهبی و متدین باذل، کودک نورسیده را زیر پروبال خود گرفتند و با مهر و محبت فراوان پرورش دادند. شش‌ساله که شد به مدرسه رفت...
به یاد شهید حاج علی دهقانپور
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
چون حبیب‌بن‌مظاهر رفت دهقانپور ما ریش‌چون‌برفش زخون‌پاک‌ او گشتی خضاب مرحبا خوش آمدی ای پیر مرد باوفا چون‌تو بودی از دل و جان عاشق‌وشیدای ما آفرین بر غیرت و برهمت و عـزم تو باد ای حبیب‌ ما چه نیکو آمدی‌خوش آمدی پاسداران را تو پیک جبهه ها بودی پدر تو زخون‌خود محاسن را چه رنگین کرده‌ای چشم‌بر‌در‌هر کسی بودش عزیزی در سفر اینک ای روشن ضمیر و پاک باز و پاک بین پیرمردان توسرمشق شهادت گشته‌ای پیکر پاک...
شهید علی دهقانپور
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
چه گویم از حبیب بن مظاهر غلام شاه بی لشکرحسین بود دم آخر به لب نام حسیـن داشـتز دهقانپور کو مانند جابر مطیع وتابع پیر خمین بود پیام فتح بر پیرخمین داشـت  ...